شروان فشندی – در سال ۲۰۱۵ میلادی (۱۳۹۴ خورشیدی)، پرزیدنت اوباما، معاون وی جو بایدن، و وزیر خارجه جان کری و سوزان رایس از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) پردهبرداری کردند. آنان اظهار امیدواری نمودند که این توافقنامه رفتار جمهوری اسلامی را تغییر دهد و آن را به حکومتی مسئول در صحنه بینالمللی تبدیل کند.
درست برخلاف امیدهای دولت اوباما- بایدن، رژیم جمهوری اسلامی از منافع مالی برجام برای پشتیبانی هرچه بیشتر تروریسم و ماجراجوییهای منطقهای و بینالمللی بهره برد. همانگونه که بسیاری از سیاستگذاران آمریکایی پیشبینی کرده بودند، به محض رسیدن به توافق برجام، رژیم فعالیتهای ویرانگر خود را گسترش داد. پیش از این توافق، هر دو وزیر خارجه دولت باراک اوباما،هیلاری کلینتون و جان کری، بارها رژیم جمهوری اسلامی را یکی از دولتهای حامی تروریسم اعلام کرده بودند.
با منابع مالی به دست آمده از برجام، رژیم جمهوری اسلامی حمایت خود را از گروههای تروریستی نیابتی و شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه گسترش داد که به مرگ یا زخمی شدن دستکم ششصد نیروی آمریکایی انجامید. همچنانکه تنشها در سوریه بالا گرفت، خشونتهای فرقهای که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامن میزد، به صدهاهزار کشته از جمله با سلاحهای شیمیایی انجامید. میلیونها غیرنظامی آواره شدند که بزرگترین بحران پناهندگان را که جهان تا کنون دیده، پدید آورده است. همچنین با استفاده از ناآرامیهای منطقهای که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد کرده بود، داعش فرصت یافت تا رشد کند و نیرومند شود.
در نتیجه، برجام در رسیدن به اهدافش شکست خورد و تنها به ابزاری در دست جمهوری اسلامی بدل شد تا همچنانکه به ویرانگری در منطقه میپرداخت، برای خود زمان بخرد.
با توجه به افزایش ویرانگری و حمایت از تروریسم از سوی رژیم، پرزیدنت ترامپ آمریکا را از توافق برجام خارج کرد و بدین ترتیب به همان سیاستی بازگشت که در دوره نخست اوباما برقرار بود. تحریمهای دوره نخست اوباما چنان مؤثر بودند که جو بایدن در مناظره انتخاباتی با پل رایان آن را ستود.
جای انکار نیست که سیاست آمریکا در قبال ایران در دوره پرزیدنت ترامپ تا حدود زیادی توانسته منابع مالی جمهوری اسلامی را محدود و تأمین مالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق و سوریه را مختل کند. این شرایط شبهلابیهای جمهوری اسلامی در آمریکا را بر آن داشته است تا برنامه حزبی (پلاتفرم) حزب دموکرات را در راستای اهداف خود به گروگان بگیرند و آن را به ابزاری در راستای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی تبدیل کنند.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و سازمان ایرانیان آمریکا برای آزادی (Iranian Americans for Liberty)سخت نگرانند که برنامه پیشنهادی حزب دموکرات آمریکا این واقعیات را نادیده بگیرد. گویی که از اشتباهات پیشین در دوره اوباما هیچ درسی نیاموختهاند. ما به ویژه نگرانیم که چنین سیاستهای سردرگمی به جمهوری اسلامی کمک کند تا تروریسم و جنگهای فرقهای را در خاورمیانه گسترش دهد.
افزون بر وعدهی بازگشت به برجام، ما از بخشهای دیگر مربوط به سیاست ایران در این برنامه پیشنهادی حزب دموکرات ناامید هستیم، به ویژه از حمایت ضمنی حزب از رژیم. قابل درک است که یک قدرت خارجی به خاطر ملاحظات دیپلماتیک نتواند رسما از سیاست «تغییر رژیم» در کشور دیگر حمایت کند. اما از آنسو، اینکه دولت آمریکا (یا یک نامزد انتخاباتی) رسما اعلام کند که از تغییر رژیم در کشوری حمایت نمیکند نیز شرمآور است. ما بر این باوریم که تصمیمگیری درباره حکومت و رهبران آینده ایران به مردم ایران بستگی دارد. قدرتهای خارجی باید از دخالت در امور ایران و خرابکاری در تلاشهای مردم ایران برای رسیدن به آزادی، دموکراسی، و دادخواهی (از طریق حمایت ضمنی از رژیم) دست بردارند. تنها مردم ایران– و نه دولت آمریکا– بی برو برگشت حق دارند که اگر بخواهند درباره تغییر رژیم ایران تصمیم بگیرند. دولت آمریکا چه اختیاری دارد که با تغییر رژیم جمهوری اسلامی مخالفت کند؟
همینکه حزب دموکرات آمریکا عبارت «سیاست تغییر رژیم» را در برنامه پیشنهادی خود ذکر و مخالفت خود را با آن اعلام کرده، یعنی اعتراف به اینکه اگر مردم ایران بخواهند رژیم را سرنگون کنند، این حزب از رژیم حمایت خواهد کرد. این سیاستی نگرانکننده از سوی حزب دموکرات آمریکاست که تاریخچهای پرافتخار در مخالفت با آپارتاید و دیگر رژیمهای تمامیتگرا (توتالیتر) و حمایت از آرمانهای آزادیخواهانه ملتها در پیشینهی خود دارد. این برنامه پیشنهادی، حزب دموکرات را در خطر همدستی با یکی از خونریزترین رژیمهای تاریخ معاصر قرار داده است، رژیمی که از آغاز و بنیاد خود با آمریکا دشمنی کرده و همچنان مردم ایران را قربانی خود میکند.
زبانی که در برنامه پیشنهادی حزب دموکرات به کار رفته است، از یک غفلت اساسی از واقعیات روی زمین در ایران و پشتیبانی عملی از کشتار، آشوب، و تبعیض خبر میدهد. فراموش نکنیم این رژیمی است که فهرستی بلند در زندانی کردن روزنامهنگاران، آزار همجنسگرایان، و تبعیض خشونتآمیز علیه زنان، اقلیتهای دینی و قومیدر کارنامه خود دارد. اینکه در پوشش «مخالفت با تغییر رژیم» از چنین رژیمیحمایت کنیم، هم ریاکارانه است و هم متناقض.
بسیاری از مشکلات پیش روی جمهوری اسلامی ناشی از سالها بیکفایتی و فساد خودش است. بر خلاف اطلاعات دروغ و گمراه کننده شبهلابیهای رژیم در آمریکا، عامل رنج مردم ایران بیدرایتی در مدیریت منابع مالی، سیاستهای فاجعهبار زیست محیطی و نبود آزادیهای بنیادین اجتماعی است. رژیم جمهوری اسلامی در بهترین حالت نسخهی رقیق شدهای از داعش است.
در سه سال گذشته، بسیاری از دلیرترین ایرانیان در اعتراض به بیدادهای اقتصادی و اجتماعی که هر روزه تجربه میکنند، به خیابانها آمدهاند. اما تنها پاسخ رژیم به آنان کشتار بوده است. اینکه بخواهیم انبوه مشکلات داخلی ایران را– که نتیجه طبیعی یک رژیم تمامیتگرا هستند– به گردن تحریمها و سیاستهای آمریکا بیاندازیم، یک حقه نخنما است که تنها برای لاپوشانی شکست رژیم جمهوری اسلامی ساخته شده است. ترفند «بیانداز تقصیر آمریکا» یکی از روشهای شناخته شده شبهلابیهای رژیم در آمریکاست. سیاست باج دادن به رژیم در جامعه ایرانیان آمریکا اختلاف انداخته است. گروههای هوادار رژیم که به نقض حقوق بشر در ایران بیاعتنا هستند و با براندازان دشمنی دارند، تنها اختلاف و نفاق را در میان ایرانیان آمریکا دامن میزنند.
همچنین باید یادآوری کنیم که بسیاری از ایرانیان سیاست نادرست یک دولت دموکرات دیگر را هنوز از یاد نبردهاند: دولت پرزیدنت کارتر که در روی کار آمدن ملایان در ایران نقش اساسی داشت. سیاستهای پرزیدنت کارتر به شکست فاجعهبار مردم ایران، بدتر شدن کارنامه حقوق بشر، و از میان رفتن پایداری منطقه خاورمیانه انجامید. بیم داریم که یکبار دیگر، پشتیبانی سادهلوحانه از ملایان به فاجعه مشابهی بیانجامد. ما و گروهی دیگر از ایرانیان نگرانیهای خود را در اینباره به کمپین آقای جو بایدن در نامه اخیر هشدار دادیم.
در پایان باید تاکید کنیم که ما با بخشهای مربوط به ایران در برنامه حزبی (پلاتفرم) پیشنهادی حزب دموکرات مخالف هستیم. سازش با رژیمی که دشمن سوگندخوردهی آمریکاست، شعارش «مرگ بر آمریکا»ست، و مردم خود را در چهار دهه گذشته قربانی کرده است، هیچ سودی برای آمریکا نخواهد داشت و تنها کارنامه درخشان آمریکا در پشتیبانی از آرمانهای آزادیخواهانه را خدشهدار میکند. ما از نمایندگان حزب دموکرات در تجمع این حزب میخواهیم که به بخشهای مربوط به ایران در این پلاتفرم رأی منفی بدهند.
دیپلماسی با دشمن به معنی باج دادن به او نیست.
لینک اصل نوشتار در کیهان لندن: